یادداشت| « انتظار» این مردم برآورده میشود؟
بازخوانی گفتار و نوشتار برخی از آنان نشان میدهد که آنان صرفا در دایره بسته شعارها گام میزنندو کمتر از نیازهای امروز و آینده جامعه و به تبع آن نیاز امروز مردم سخن به میان میآید.
حضور میدانی مسئولان، مدیران و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، فراتر از حضور سازمانی و جناحی و سیاسی از « ضرورت»های امروز جامعه است.
البته این شناخت از ضرورتها، مستلزم حضوری فراتر از محافل سخنرانی در جمع مردم است. آنان باید در برنامهریزیهای خود، ساعاتی را نیز – بدون لایههای فشرده همراهان- در جمع و میان مردم حضور یابند. مردم در صورت مواجهه با هریک از مدیران و مسئولان اعم از استانی و پایتخت نشین، بیتکلف و بیتعارف از کاستیها، از بایستهها و از داشتهها میگویند و محجوبانه از نیازها و نداریها میگویند.
متاسفانه اما بازخوانی گفتار و نوشتار برخی از آنان نشان میدهد که آنان صرفا در دایره بسته شعارها گام میزنند، از باید و نبایدها داد سخن میدهند ، بعضا به محدوده ممنوعه « سیاهنمایی»ها نزدیک میشوند و کمتر از نیازهای امروز و آینده جامعه و به تبع آن نیاز امروز مردم سخن به میان میآید.
مهمترین علت این اتفاق را باید در عدم آشنایی دقیق و موثر آنان از وضعیت حال مردم استانها و شهرستانها و حتی تهران امروز، دانست. این یک واقعیت است که حتی مدیران و نمایندگان استانی نیز با نیازهای روز مردم استان خود کمتر آشنایی دارند و به دلیل فاصله موجود به نوعی با آن بیگانهاند.
به جرائت میتوان نوشت که جمع زیادی از مسئولان و متولیان امور از وضعیت حال اقشار آسیبپذیر و مستضعف جامعه- حتی در کلانشهرها و مراکز استانها- آشنایی کافی ندارند و آشنایی آنان صرفا محدود به گزارشات و اخباری است که قطعا به صورت گزیده و منتخب روی میز آنان قرار میگیرد!
حال از این منظر، میتوان آنچه را گفته شده و احتمالا گفته میشود، به نقد کشید. مردم درباره بایدها و نبایدها بسیار شنیدهاند و البته اعمال و رفتار مدعیان گذشته و حال را نیز دیدهاند.
به گزینه دیگر، گفتار تبلیغی و اعضا و همفکران طیفهای سیاسی مزین به تصاویر چشمنواز آنان نیاز امروز مردم نیست. کدامیک از طیفهای سیاسی برای سالهای آینده « برنامه»ای همه سویه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، ورزشی و …. تدوین و تنظیم کرده است؟ طیفهای سیاسی باید باور کنند که نیاز امروز جامعه « برنامه» و تیم اجرایی معتقد به برنامه است.
مردم قطعا رکود ، تورم، کاهش قدرت خرید، پرش صعودی قیمتها، کاهش فعالیت واحدهای تولیدی- صنفی و …… را بیشتر از فلان مقام مسئول و بهمان منتقد مدعی، لمس میکنند و نیازی به تکرار و بازگویی مکرر آن و پاشیدن نمک بر زخمها نیست.
مردم هریک از استانها، ناکارآمدی سیستم توزیع ثروت ملی و خدمات عمومی رفاهی، درمانی، نیازهای زیرساختی، نبود امکانات حمل و نقل و ….. را بهتر از حتی مقامات مسئول و نمایندگان حال حاضر استان درک میکنند.
انتظار عمومی و به ویژه مردم محروم استانهای دورتر از تهران نه قیل و قالها و نه ژستهای سیاسی و نه نقد و انتقادات روزمره و جاری است بلکه آنان تنظیم یک برنامه راهبردی و حضور متولیان و مسئولانی اولا معتقد به برنامه و برنامهریزی و ثانیا کارآمد و همه سو نگر- و نه حزبی نگر و خاص اندیش- را انتظار میکشند. فراموش نکنیم که این انتظار بیش از ۳دهه قدمت دارد و باید پاسخی شایسته و بایسته به آن داد. هر یک از طیفهای فعال و مطرح سیاسی این نکته را دریافت تردید نکند که با آرا و اقبال عمومی مواجه میشود.