تأثیر فرهنگ بر رفتارهاى فردى و اجتماعى یکی از دغدغههای فرهنگی رهبری
مقام معظم رهبری بارها در فرمایشات خود بر اهمیت و جایگاه فرهنگ تاکید داشتهاند و در قالب دغدغه به آنها پرداختهاند.
به گزارش تحریریه ۳۶۱ درجه ایران، بخشی از دغدغههای رهبری در حوزه فرهنگ به تاثیرگذاری این حوزه مربوط میشود که در قالب سخنرانیها به آن پرداخته شده است. فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری بدین شرح است:
در عرصه فرهنگ، بنده به معناى واقعى کلمه، احسـاس نگرانى میکنم و حقیقتا دارم. ایـن دغدغـه از آن دغدغههایى اسـت که آدمى به خاطر آن، گاهى ممکن اسـت ِ نصف شـب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرع کند. من چنین دغدغهاى دارم. البته در سـخنرانیها، از این دغدغه با مردم نخواهم گفت، اما نمیشـود که به شـما نگویم. شـما خودتان دسـتاندرکاران مسـائل فرهنگى هستید و باید از این دغدغه من خبر داشته باشید.
خـود من هم آدمى بىاطلاع از مسـائل فرهنگى نیسـتم؛ همانطور که از مسـائل کشـور نیز در باب فرهنگ، احساس نگرانى عمیقى دارم. البته هیچگاه بى خبر نبودهام. لذاست که حقیقتا در اثر تربیتهاى اولیه اسلامى، احساس مبارکى در ما به وجود آمده بود. بعد هم خداى متعال منت گذاشت و کسى مثل امام را بر ما گماشت و ایشان با وجود و حرکت خود، آن احساس را که احسـاس امید به آینده اسـت، در ما تقویت کرد. من خدا را شـاکرم که حتى براى یک لحظه هم، امید خود را در همین عرصه پر دغدغه از دست ندادهام. اگر تلاشى مىکنم، حرفى
بر زبان مىآورم و دسـت به اقدامى مىزنم، همه ناشـى از آن امید است.
انشاءاالله وبه فضل پروردگار، روزبهروز هم به این تلاش واقدام و حرکت خواهم افزود. کما اینکه چون امیدوارم،
از اول انقلاب تا امروز هم، در این روند، روزبهروز تلاش و حرکت خود را بیشتر کردهام. بـا این همه، آن دغدغه که شـبیه دغدغه در میدان جنگ اسـت، وجـود دارد. میدان جنگ، از دغدغه بسـیارى برخوردار اسـت.
اغلب شـما لابد جبههاى هسـتید و ایـن را مىدانید. البته دغدغه میدان جنگ، به معناى رهاکردن سـنگر، عقبنشینى و ناامید شدن نیست؛ دغدغهاى سواى اینهاست که هم در خطوط مقدم و هم در قرارگاهها، با آدم است. من هر دو جا بودهام و در این عرصه دغدغه جدى دارم.
مــا بایــد مقولــه فرهنــگ را از نو ارزیابــى کنیم. من به ذهنــم اینطور مىرســد که ما در نظــام جمهــورى اســلامى، مقوله فرهنگ را قدرى دســت کم گرفتهایم. بــه نظر من تأثیر فرهنگ، هم به عنوان یک عامل اصلى و تعیینکننده در رفتارهاى فردى و اجتماعى کشــور و امتمــان؛ هم به عنوان یــک حامل براى تأثیرات و اثرگذاریهاى سیاســى ـ گرایشهاى سیاسی – مغفولعنه قرار گرفته و آنچنان که باید و شــاید نیســت. حرفهایى زده مىشود، چیزهایــى مىگوییم، بنده خودم مطالبــى را زیاد تکرار مىکنم؛ لیکن در مقام عمل مىبینیم
که بهاى آنچنانى داده نمىشود.
دغدغه فرهنگى و اهتمام به مســأله فرهنگ، یک وقت یک حالت حساســیت شخصى است؛ یک وقت هم ناشى از نگرش به فرهنگ است. حساسیت شخصى و گرایشهاى فردى، آنچنان اهمیت و ارزشــى ندارد. آنچه مهم است، این اســت که ما ببینیم واقعا فرهنگ چه تأثیرى در سرنوشــت کشور دارد و پرداختن به مسأله فرهنگ و حساس بودن بر روى آن، براى آیندهاى طرح دغدغه فرهنگ و رفتارهاى جامعه است.
جامعه برخاسته ازعقاید واخلاقیات فرهنگ یعنى ذهنیتهاى حاکم بر وجود انســان که هدایت مىکند. رفتارهاى او را به ســمتى که همه ما به آن علاقمندیم و براى آن، کار مىکنیم، چقدر مىتواند نقش ایفا کند.
بــه نظــر ما اینگونه اســت که بخش عمــده فرهنگ، همــان عقاید و اخلاقیــات یک فرد یــا یک جامعه اســت.
رفتارهاى جامعه هم کــه جزو فرهنگ عمومــى و فرهنگ یک ملت اســت، برخاسته از همان عقاید اســت. در واقع عقاید یا اخلاقیات، رفتارهاى انسان را شکل مىدهنــد و به وجود مىآورنــد. خلقیات اجتماعى، رفتارهــاى اجتماعى را به وجود مىآورند و خلقیات فردى، باعث به وجود آمدن رفتارهاى فردى مىشــوند، بنابراین درســت اســت که مقوله فرهنگ در موارد زیادى شــامل رفتارها هم مىشــود، لیکن اســاس و ریشه فرهنگ
عبارت اســت از عقیده و برداشــت و تلقى هر انسانى از واقعیات و حقایق عالم، و نیز خلقیات فردى و خلقیات اجتماعى و ملى.