چه عواملی مانع از رشد جمعیت شد؟
عوامل متعددی مانع از افزایش جمعیت و رشد باروری در کشور داشته است.
به گزارش خبرنگار ۳۶۱ درجه ایران، سالها ایران با طرح فرزند کمترزندگی بهتر جلو رفته است. سیاستهای کنترل جمعیت در دهه ۶۰-۷۰ در مرحله تندروی بیش از حد بود و در واقع ترویج همان سیاستها، امروز کشور را گرفتار کاهش نرخ باروری کرده است.
با شیوع ویروس کرونا و افزایش میزان مرگ و میر بخش قابل توجهی از جمعیت کشور کاسته شد. این میزان تلفات تاثیر مستقیم بر تعداد جمعیت کشور داشت چراکه در کنار مرگ و میر بر اثر عوامل متعدد در کنار ویروس کرونا که خطری جدی برای انسانها محسوب میشود، رشد غیرباوری داشته است.
علاوه بر موارد ذکر شده افزایش میزان مهاجرت باعث شد تا بخشی از جمعیت جوان کشور را از دست دهیم. از سویی دیگر مسائل و دغدغههای اقتصادی باعث شده تا جوانان و زوجهای جوان تمایل به فرزندآوری را از دست دهند و همین امر نیز تاثیر قابل توجهی روی میزان جمعیت داشته باشد.
تک فرزندی به عنوان پدیدهای که امروزه در جامعه باب شده یکی از موضوعاتی است که رویه عدم رشد جمعیت را هم در این دهه و هم در نسل آینده خواهد داشت و همین کمجمعیتی در کشور خطراتی، جدای از سالمندشدن جمعیت در پی دارد که مسئلهساز است.
یکی دیگر از عوامل کاهش فرزندآوری و درگیری با مسائل موجود، مهاجرتهای داخلی است. در حقیقت از علل کمجمعیتی میتوانیم به مهاجرتهای بیرویه از مناطق پیرامونی به مناطق شهری نام ببریم، که باعث میشود روستاهایی داشته باشیم که در بین زمین و هوا هستند، که نه میشود به آنها امکانات داد و نه میشود آنها را رها کرد.به این علت که آنقدر تعداد جمعیت در بین آنها کم است که برای آنها نمیتوان خدمات آب، برق، گاز و کلا خدمات رفاهی ارائه کرد، زیرا که از لحاظ اقتصادی به صرفه نیست. از طرف دیگر این مهاجرتها بیشتر از میان جوانان به سمت مناطق شهری صورت میگیردکه موجب کمجمعیتی خطرناک میشود زیرا بیشتر جوانان و نیروی فعال که در سن کار هستند، به مناطق مرکزی میآیند که موجب میشود مناطق پیرامونی و شهرستانها نیروی جوان خود را از دست بدهند و ترکیب سنی و جنسی شهرها و روستاهای پیرامونی به هم بریزد.
همانگونه که رهبر انقلاب نیز فرمودند درخصوص تاخیر در ازدواج، شغل، مسکن و دیگر مسائل جوانان باید مشکلات را ریشهای حل کنیم و موضوع افزایش جمعیت را هم مدنظر داشته باشیم. بعد از حل ریشهای نیازهای اساسی نسل جوان باید توقع افزایش نسل و فرزند را داشته باشیم بهگونهای که هر خانواده حداقل ۲ تا ۳ فرزند داشته باشد.
بر همین اساس به نظر می رسد لزوم سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت نیاز به تبیین دلایل میان محققان و سیاستگذاران دارد چرا که تجربه رشد جمعیت در دهه ۶۰ که با عدم پیش بینی و تدارک ابزار کافی برای پاسخگویی نیازهای اولیه دینی، آموزشی و دانشگاه، اشتغال، مسکن و ازدواج این نسل روبرو بود باعث شد که مشکلات زیادی برای سیاستگذاران و مجریان بوجود بیاید. در صورت پدید آمدن اجماع علمی میان نهاد مختلف پژوهشی، حاکمیتی و سیاستگذاری می بایست به برنامه ریزیهای میانمدت و بلندمدت در این زمینه دست زد و متون قانونی لازم را در این زمینه تدارک دید.