من از مریم رجوی شکایت دارم
من حرف می‌زدم اما او جرات نمی‌کرد چیزی بگوید؛ آخرین بار هم به لیبرتی رفتم که از آنجا او را به آلبانی برده بودند؛ من از مریم رجوی (که لعنت بهش) شکایت دارم، چرا عزیزانمان را نگه داشتند و به خانواده‌ها اجازه ملاقات نمی‌دهند.
به گزارش ۳۶۱ درجه ایران، خانم پرورش در پاسخ به این پرسش که اگر الان برادرش را ببیند، چه واکنشی دارد، اظهار کرد: اگر بعد این همه سال برادرم را ببینم خیلی خوشحال می‌شوم، دستم را دور گردنش می‌اندازم و التماسش می‌کنم که برگردد.
فریده پرورش خواهر یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق با اشاره به اینکه برادرش، فریدون ۲۷ سال می‌شود در اسارت این گروهک است، اظهار کرد: فقط ۱۵ روز از سربازی فریدون باقی مانده بود که گرفتار این سازمان شد، چندین بار برای دیدنش رفتم و آمدم ولی نتیجه‌ای نگرفتم تا اینکه در نهایت دو بار از دور او را دیدم و نتوانستیم باهم صحبت کنیم.
وی ادامه داد: من حرف می‌زدم اما او جرات نمی‌کرد چیزی بگوید؛ آخرین بار هم به لیبرتی رفتم که از آنجا او را به آلبانی برده بودند؛ من از مریم رجوی (که لعنت بهش) شکایت دارم، چرا عزیزانمان را نگه داشتند و به خانواده‌ها اجازه ملاقات نمی‌دهند.
پرورش به خاطرات دوران کودکی و علاقه شدید خود و برادر اسیرش اشاره و بیان کرد: دوران کودکی همیشه همبازی هم بودیم؛ بعدها زمانی که در مشهد زندگی می‌کردم در زمان مرخصی سربازی‌اش ابتدا به من سر می‌زد و بعد پیش خانواده خود می‌رفت.
خانم پرورش در پاسخ به این پرسش که اگر الان برادرش را ببیند، چه واکنشی دارد، اظهار کرد: اگر بعد این همه سال برادرم را ببینم خیلی خوشحال می‌شوم، دستم را دور گردنش می‌اندازم و التماسش می‌کنم که برگردد. مادرم در حسرت دیدن پسرش فوت شد و برادرم هم جوانمرگ؛ خودم هم شرایط خوبی ندارم و مریضم دوست دارم قبل از مرگم او را ببینم.
وی در حالی که بار سنگین حسرت دیدار برادرش را به دوش می‌کشد، ادامه داد: او را قسم می‌دهم که به ایران برگردد، اینجا کسی با او کاری ندارد، فریدون الان چهار نوه دارد و خانواده چشم انتظارش هستند؛ باز شدن درهای پادگان اشرف در دلم امید زیادی ایجاد کرده است. همیشه در محرم‌ها دست به دامن علم امام حسین(ع) می‌شوم و برای برادرم و همه اسیران این سازمان دعا می‌کنم که نجات پیدا کنند.
