سخنی دلسوزانه با مدیران اجرایی کشور/ برای جریان انقلاب هزینه تراشی نکنید!

تحریریه ۳۶۱ درجه ایران- ماجرای انتصاب غیرقانونی حسین حیدری داماد علیرضا زاکانی به عنوان مشاور و دستیار ویژه شهردار تهران در حوزه هوشمندسازی، فناوری‌های نوین و نوآوری شهری پس از تحمیل بار سنگین متلک پراکنی های جریان های رقیب و ضد انقلاب به جبهه انقلاب و نیروهای دلسوز نظام،گسترش انتقادات جبهه انقلاب و مردم و نیروهای انقلابی با لغو حکم وی پایان یافت.

اما این هزینه تراشی علیرضا زاکانی شهردار تهران ، درس های آموختنی برای جبهه انقلاب، نیروهای انقلابی و مدیران اجرایی کشور اعم از دولتمردان، نمایندگان مجلس، اعضای شورای شهر به همراه دارد.

الف) به عنوان مطلع بحث باید به این نکته اذعان داشت که هیچ دیکته نانوشته ای غلط یا خط خوردگی ندارد. کلیه مدیران اجرایی و مدعیان و منتقدان آنان از این قاعده مستثنی نیستند. طبعا امور اجرایی با اشتباهات و لغزش های سهوی و نه عامدانه عجین شده است. اما باید بر این نکته تاکید موکد کرد که هدایت، پیشران و مدیریت امور اجرایی کشور در سطح کلان و خرد نیازمند تامل و دقت نظر اساسی است.

متاسفانه و شوربختانه باید نوشت که ماجرای انتصاب اخیر نشان داد که مدیر ارشد اجرایی شهرداری تهران به دلیل مشغلات کاری کمتر به متن و بطن قوانین موجود تسلط و اشراف دارد. همچنان که در جریان انتقاد نسبت به این انتصاب، بخشی از احکام صادره از سوی وی و نیز متن قانون مدیریت تعارض منافع در شهرداری تهران مصوب سال ۱۳۹۷ دستاویز آن ها قرار گرفته است.

البته مدیران اجرایی همواره به این ضعف مبتلا بوده و هستند. اگرچه این ضعف در وهله اول تا حدودی طبیعی است اما مدیران امور اجرایی باید نسبت به جبران این ضعف، طرح و برنامه داشته باشند.

تشکیل گروهی از مشاوران، باسواد رسانه ای و متخصصان حوزه رسانه ابتدایی ترین اقدام برای جبران آن است. اما متاسفانه سیری بر روند انتصاب مدیران حوزه تبلیغات، اطلاع رسانی و ارتباطات با رسانه ها این واقعیت را آشکارتر می کند که مدیران اجرایی کمتر به این مهم توجه داشته و دارند.

به عبارت دیگر، این گونه اتفاقات و اشتباهات، وزن و عیار نیروهایی که در مساند مدیریت اطلاع رسانی را برعهده دارند، مشخص می سازد.

ب) واکنش جمعی از نیروهای دلسوز انقلابی و مردم متعهد و همراه کشور نشان داد که به هیچ یک از مدیران اجرایی – که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با رای آنان انتخاب شده اند- چک سفید امضا نداده و نمی دهند. در برابر کمترین لغزش ها و تحرکات غیرقانونی به سرعت واکنش نشان داده و مانند برخی از سیاست بازان مصلحت اندیشی و عافیت طلبی و تقلا برای عبور توام با سکوت از این گونه اقدامات، نمی کنند!

بنابراین مجموعه مدیریت اجرایی کشور باید به این واقعیت توجه مضاعفی داشته باشد.

ج) علی رغم تمامی انتقادات و نگرانی ها نسبت به فضای مجازی باید این واقعیت را نیز پذیرفت که فضای مجازی نقش بسیار موثری در انتقال سریع موج انتقادات و گلایه ها به آقای زاکانی و دیگر مدیران اجرایی کشور داشته است.

فضای مجازی در صورت استفاده درست و بهینه می تواند بازوی مشورتی خوبی برای مدیران اجرایی – که لاجرم گرفتار مشغلات مسئولیت خود می شوند- ایفا کند.

د) آقای زاکانی و مجموعه مدیران اجرایی کشور در اولین فرصت، روند تولید محتوا علیه این انتصاب را با نگاهی آسیب شناسانه و بازدارنده از تکرار دوباره این گونه اقدامات، بررسی کنند. آیا در این شرایط که نور امید و انتظار دوباره ای نسبت به بازگشت سیر اجرایی کشور بر ریل انقلاب و نظام در میان آحاد مردم – حتی آنانی که گزینه دیگری در انتخابات داشته اند- شکل گرفته است، این گونه اقدامات – که جای هیچ دفاعی ندارد- مطالعه شده و کار کارشناسی شده است؟