کد خبر:197435
پ

اختصاصی/ در مسیر عشق ۶ (زیارت)

در صبح روز شنبه ۹ صفر ۱۴۴۵ و ۳ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۸ و بعد از اتمام پست خدمتی در موکب و انجام غسل زیارت راهی زیارت حرم امام حسین و حضرت عباس علیهم السلام شدم.


به گزارش خبرنگار اعزامی ۳۶۱ درجه ایران، از مسیر جنوبی موکب به طرف بازار امام صادق و نهر علقمه به راه افتادم و از بازار نسبتا شلوغ گذشتیم هنوز چند روزی تا اربعین مانده ولی تمامی معابر کربلا شلوغ است، مقام امام صادق علیه‌السلام در بازار امام صادق واقع است آنجا زیارت و دو رکعت نماز خواندم و به سمت پایان بازار و نهر القمه و مقام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به راه افتادم، شلوغی جمعیت به حدی بود که مسیر ۵ دقیقه ای را در ۱۵ دقیقه طی کردیم و بعد از گذشتن از نهر القمه راهی شمال و حرمین شریفین شدم، به پاس ادب اول به پابوسی امام معصوم شرفیاب شدم و بعد برادر کوچکترشان حضرت ابوالفضل.موکب های بین راهی تنک تنک راه اندازی شده اند و تقریبا ۷ روز مانده به اربعین کامل و ۳ روز مانده به اربعین به حد اعلای خود خواهد رسید.وضو داشتم با ذکر و سلام و صلوات ازطرف باب القبله وارد حرم شدم و تا فاصله دو متری ضریح مبارک به راحتی پیش رفتیم ولی…ولی ازدیاد جمعیت و تجمع محبان حسین ع و حضرت ابو الفضل ع در اطراف ضریح کار را برای لمس این دو ضریح مبارک سخت کرده بود، در میان فشار جمعیت خود را به ضریح رساندم و از عشق مولا خود را همچون کودکانی که به پدر خود می چسبانند به ضریح مطهر سالار شهیدان چسباندم و شروع به زیارت کردم و خانواده و همه دوستان و آشنایان را یاد کردم و نایب الزیاره همه مخلوقات ذی الحق بودم، فشار جمعیت هر لحظه بیشتر می شد و من در اثر این فشار به ضریح فشرده می شدم، عجیب آن بود که با تمام آن فشار ها و ناراحتی ها، آرامش عجیبی وجودم را فراگرفته بود به گونه ای که گویا در آغوش امام شهید بودم، دلم نمی‌خواست از ضریح و امام جدا شوم ولی دیگر توان جسمی مقاومت در برابر فشار جمعیت را نداشتم، بعد از یک دل سیر زیارت، طی چند دقیقه از میان جمعیت صدها نفری بیرون آمدم و در صحن شروع به خواندن نماز زیارت کردم به نیابت از خانواده و موجودات ذی الحق و کسانی که التماس دعا داشتند نماز زیارت اقامه کردم.سلام بر حسین و بر علی پسر حسین و بر فرزندان حسین و بر یاران حسین علیه السلام!.
وقتی به کربلا رسیدیم شب شده بود و ترافیک با سنگینی ادامه داشت و بیش از ۱۲ روز تا اربعین باقی بود. با توجه به تجربه سالیان گذشته به راحتی موکب را پیدا کردیم و وارد موکب به منظور خدمت به زوار حسین بن علی شدیم. در موکب دوستان منتظر ما بودند و درحال برپایی موکب. در میان استقبال دوستان، من و دوست همراهم، آقای موسی حاج علی اکبری(جانباز جنگ تحمیلی) به جمع آنها اضافه شدیم هنوز چادر های اسکان خادمین حرم آماده نبود، پس از اقامه نماز به افق کربلا و برپایی چادر ها و خوردن شام به استراحت پرداختیم تا فردا صبح و بعد از غسل زیارت راهی زیارت امام حسین علیه السلام و برادر وفادارشان حضرت ابوالفضل علیه السلام و اصحاب گرامیشان شویم.
سفرنامه ادامه دارد …

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

اخبار فوری